اَنــــــــــــــــــارکـــــــــــــــ
اَنــــــــــــــــــارکـــــــــــــــ

اَنــــــــــــــــــارکـــــــــــــــ

به نام خدایی که همیشه با ماست...

 اول اینک لینک و باز کنید:


http://dl.funkhoone.com/m/1391/08/Amadam-Ey-Shah-Panaham-Bede-%28www.FunKhoone.com%29.mp3


سلام به هرکسی که گذرش به وبه من میخوره...عید همگی شمامبارک..........

نمیدونم شمام مثل منه حالتون یانه ...

اما دل من خیییییییییلی مشهد میخواد... زمان اذان صبح ،نسیم خنک توی صحن....و ی بغل نور......



امام مهربونی ها .......تولدتون مبارک..........


هدیه من برای روز تولدتون، این شعر دست و پا شکسته ست...

میدونم که همین شعر ناقابل ،  پرواز میکنه  و میاد پیشتون...

چون برای شماست...

و مطمئنم که شما قبولش میکنی.....



    داری به سمت روشنیت می بری مرا...


                                          از راه دل، به سمت نگاهت ،مسافرم ....


    گویا منی، که طالب این خوان نعمتم...


                                            از روزگار دور ، به دنبال مشهدم...


    آن کفتری که در حرمت بال میزند...

                                                چندی ست بر درخت دلم لانه کرده و....


   بر این دل نشسته به غم ، در هوای تو...


                                                           آری چه سخت میگذرد ، دور از آن حرم...

            

   آری چه سخت میگذرد، دور از آن حرم....        

 

*********


 اگه این روزا  دلتون هوایی شد برای منم دعا کنید....


 

همیشه کنارم باش ...خدای مهربانم...

چند وقتی هست که چیزی ننوشتم توی وبم...شعری نگفتم......

 

سعی میکنم به امید خدا از این به بعد وقت بیشتری برای "خودم" بذارم...


***

خب  اما پست امروز من،


امروز روز خوبی بود...خداروشکر...

با ی سری از دوستان رفتیم گردش...  از صبح تا همین دم غروبی...

 

16 مرداد برامون خاطره شد ...و قرار گذاشتیم سالهای بعد به امید خدا این خاطره رو تکرار کنیم...و این روز و برای همیشه خاص نگه داریم...

کلی اتفاقای جالب و خنده دار و اکشنم پیش اومد که جذابیت گردشمون و دوچندان کرد...


مثلا اینکه :

نزدیک بود بریم توی تلویزیون چهره بشیم.....از شبکه سه اومدن باهامون مصاحبه کنن  برای ی گزارشی با موضوع "سفر" ...حالااونم وسط ناهارمون...لپا همه باد کرده...گفتیم نه اقا نمیتونیم اینجوری که...گفتن اتفاقا همین که ناهار میخورین خوبه...گفتیم آخه ما بومی هستیم نمیشه که سفر نیومدیم ...خلاصه ازسرخودمون بازش کردیم...


توی بازی توپ بدمنیتونمون گیر کرد بالای ی درختی اصلنم قصد نداشت با  نشونه گیری  سنگامون بیاد پایین...آخرش  یکی از خانواده های دور و برمون آقاشون زحمت  کشید از درخت رفت  بالا  و مشکل و حل کرد....

 


پیکنیک  همرامون نزدیک بود بترکه... مسئول محوطه ای که توش بودیم اومد با سنجاق و تجربه ش ی جوری برامون جمع و  جورش کرد و نذاشت بی ناهار بمونیم...


با 110 ام ی  تماس کوچولو داشتیم که اونام  زحمت کشیدن اومدن که داستانش و و نگم بهتره...

 

با ترنم آشنا شدیم...دختر کوچولوی خشگل و نازی  که باخانوادش از اهواز اومده بودن مسافرت...و ترنم ی کم از وقتش و با ما گذروند...

 

 ی عالمه عکس  همین الان یهویی و سلفی ، که با هم گرفتیم و قیافه های جالب ما توی عکسا...

 

و ...

 

دورهمی های دسته جمعی ی لطف و طمع خاص داره... خندیدن...با هم خوب بودن...به علایق همدیگه اهمیت دادن...برای هم  خوشحال بودن...خیلی حس خوبیه...

 

 

امیدوارم جمعِ همه ،همیشه جمع باشه...

 

***پی نوشت:

 

1>بازم تنها شدم.خواهر زاده ی نورسیده و خانوادش دیگه رفتن شهر و خونه ی خودشون...

ناراحتم اما...تنهاییم و دوس دارم...


2> امروز یکی از دوستام گفت بهت میخوره اسمت پروانه باشه.

 

 

 

به نام او که هماره بوده و هماره هست ...

خبر جدید اینکه ....ما ی قدم نو رسیده داریم






















محمد فَرهام عزیزم


















  خواهر زاده ی قشنگم...ورودت  به  دنیای قشنگِ خدای مهربون  و جمع خانوادگیه ما مبارک..

جالب بود دیروز تو بیمارستان...کنار اتاق انتظار بخش زایمان  کلی یادگاری نوشته بودن...با خودم گفتم دیگه اینجائم... همه مون هم که  وقتی احساساتی میشیم دیگه کاری نداریم به دیوار و  غیره وفلان، فقط میخوایم  احساساتمون و تخلیه کنیم...منم گفتم حالا  بذاربخونمشون تا سرگرم بشم حالا همه اکثرا نوشته بودن وای برای اولین بار خاله شدم...عمو شدم...مادر بزرگ شدم...یکی نوشته بود: ...برای بی نهایت بار دایی شدم


ان شاءالله که در کل قدم همه ی نورسیده ها  پر خیر و برکت و مبارک باشه


از اون دودلی هم که گفتم  و الان دیگه پاکش کردم فعلا به بیخیالی رو آوردم.....اگه بخوام همش بهش فکر کنم مغزم داغون میشه

*******************

چه می شود که میپری پرنده...؟؟

 

چه دارد این کبودِ  بی نهایت...

 

از آسِمان چه دیده ای که هربار...

 

به عمقِ  راه رفته می شتابی...


*******************

شعرای من

**

هو العزیز

 سلام:)



..."اون  روزها انگار همه خودشون رو مسئول می دونستن، چون تهاجم  رو با گوشت و پوست و خونشون درک کرده بودن، برعکسِ الان ،که انگار کسی تهاجم رو باور نکرده ،تهاجمی که اصل و ریشه ی باورها و اعتقادات زندگی مون  رو هدف گرفته..."

 

متنی که درابتدا خوندین مربوط به  کتابیه  که  تازه خوندم


 اسمش هست: "فرشته ها هم عاشق می شوند"

نویسنده: ن.اسلاملو


اسم کتاب ازعناوینیه  که در واقع میشه  برداشت چندگانه ای ازش داشت...چون علاوه بر اینکه "فرشته " نام شخصیت اصلی داستانه ،موضوعیت کتاب هم به گونه ایه که میشه معنایی ماورایِ دید ظاهری، از عنوان به دست آورد...

 

این کتاب ی رمان زنانه است؛ که درلابه لای  گفته های نویسنده ، تعداد زیادی از خاطرات کوتاه و مستندِ زنان و دختران این مرز و بوم رو هم درخودش جای داده...

 

خاطراتی که مربوط به دوران جنگ  و وقایع زندگی زنان اون دورانه...

 

خاطرات بانوانی که در مقام همسر یک شهید هستن و از دوران زندگیشون با این شهدا صحبت کردن...و یا اینکه خودشون در موارد مختلف و متفاوتی رقم زننده ی خاطرات نوشته شده دراین کتاب به حساب میان...

 

کتاب در  بخش های مختلفش درنظر داره تا خواننده رو به یک مقایسه دعوت بکنه...قیاسی  بین محوریت مادیات و ظواهر در زندگی یک زن وتعالی روحیِ یک بانو درمقامی بسیار بالاتر...

 

شخصیت اصلی داستان که  "فرشته " نام داره در ابتدا سعی میکنه با یک دید فمینیستی، از ازدواج  یا نوع نگاهی که  خودش به این مقوله داره فاصله بگیره...اما  درادامه ی داستان در برخورد با دوستان و اطرافیانی که باهاشون ارتباط برقرار میکنه یاد میگیره که کج راهه های ذهنی خودش و  به سمت و سوی حقیقت محضی که  میتونه گره گشای دیدِ درست اون از زندگی باشه هدایت کنه...

 

نمیگم کتابِ صد در صد کامل و بی نقصیه اما نقاط قوت زیادی هم داره که همین موضوع تونست منو تا  انتها با کتاب همراه کنه ...

 

اگر مایل هستین ی رمان تاثیر گذار و مستند بخونین حتما این کتاب و در برنامه ی مطالعتون قرار بدین ...

 


و خدا ما را کفایت است...و هرچه خواست خداست نیکوست...


@@@@@@


 دیگر، نه سرو ها را افتاده می بینم...

 و نه ، باغستان ها را خشک....

 در من...

 به وسعتِ تمام دنیا...

 جوانه روییده...



 

شعرای من

@@@@@@@


سلامی به گرمی روزای ماه رمضون ...و به گرمی روزه های قیمتی و گرمه گرم:)


میگما اینکه  جناب  حافظ میفرمایند...:

 

 تکیه بر تقوا و دانش در طریقت، کافری ست


راهرو ، گر صد هنر دارد ، توکل بایدش...



واقعا حرف درستیه ها...

 

حالا من خیلیم کار درست:)...خیلیم نخبه:) ...خیلیم با ایمان:)...  ولی واقعا...هیچم ،،،اگه اون بالایی باهام نباشه ...


براتون همین اول پستی، آرزوی داشتنِ توکلِ مادام العمر و مادام الدنیا  و الاخره  رو آرزو میکنم...

 

خب غرض از اومدن اینکه گفتم حالا که چنتایی کتاب گرفتم هدیه یا خودم گرفتم؛عکساشون و بذارم  تا شما رو هم درجریان حس و  حالم قرار بدم......



 

http://s2.img7.ir/wbRpo.jpg


من اینقد خوشم میاد از این کتاب کوچیکا که برای سفرمیشه همراهت  ببری...کلا چیزای جمع و جوری که راحت میشه با خودت ببری این ور اون ور یا سفر...

مثلا همین مفاتیح  و من وقتی توی جلدای بزرگ می بینمش واقعا فکر میکنم چه دعاهای مفصلی داره ...ولی وقتی میخونیش می بینی نه اینطورام نیست واقعا...

درسته که اون قرآن رو هم هدیه گرفتم و خیلی دوسش دارم ...اما دلم میخواد ی دونه کوچیکترش و توی مدلای همون مفاتیحه  بخرم تا همراهم ببرمش برای سفر و غیره ان شاء الله...

اون کتابای ارتباط با خداو ادعیه هم که خیلی خوبن ...اونارم خیلی دوس دارم....

...................

 

راستی شما چقد دعا میخونید؟؟ ارتباطتون با دعا چطوریه؟؟توی ماه رمضون چقدر از دعاها رو میخونید که مخصوص این ماهه؟؟

شاید اگه به معنی دعاهای این ماه  توجه کرده باشید بدونید که سرتیتر نوشته ی من توی این پست (((و خدا  ما  را کفایت است...و هرچه خواست خداست نیکوست...))) ،برداشتی از معنی یکی از دعاهای ماه رمضانه...اگه گفتین کدوم دعا؟!:)

خلاصه اینکه پیشنهاد میکنم بیشتر دعا بخونید، با معنی اگه بشه که عالیه...خییییییییلی معانی بلندی توی دعاها هست که میشه کلی بهشون فکر کرد و باهاشون اشک ریخت و  سبک شد...خصوصا" توی این ماه...

 

 و ی چیز دیگه... به لطف خدا من از امروز حفظ " سوره ی یس" و شروع کردم:)))..شما حفظ میکنین یانه؟؟

دعا کنین یادم نره و بتونم حفظش کنم...

راستی من توی طرح صالحین بودم شنیدم که خوبه سوره ی یس  و حفظ کنیم .... ولی از شرایط مسابقه ش چه توی صدا و سیما و  چه کلا خبر ندارم...شما خبر ندارین مدل سوالاتش برای حفظ این سوره چطوریاست؟؟

 

****** تشکر از توجه شما...:))