درباره من
سلام :) من زهرام...
نمیدونم شما دقیقا چه کسایی هستین...اما از نوشته های انارک قلبِ من ،شاید بتونین منو بشناسین...
من اینجا از هرچیزی که باب طبعم باشه حرف میزنم...از کتابایی که میخونم...از شعرام...از اتفاقاتی که برام میفته...
درهمه...به فکر سوا کردن نباشین...:)
خوش اومدین:)
ادامه...
هو العزیز
سلام:)
..."اون روزها انگار همه خودشون رو مسئول می دونستن، چون تهاجم رو با گوشت و پوست و خونشون درک کرده بودن، برعکسِ الان ،که انگار کسی تهاجم رو باور نکرده ،تهاجمی که اصل و ریشه ی باورها و اعتقادات زندگی مون رو هدف گرفته..."
متنی که درابتدا خوندین مربوط به کتابیه که تازه خوندم
اسمش هست: "فرشته ها هم عاشق می شوند"
نویسنده: ن.اسلاملو
اسم کتاب ازعناوینیه که در واقع میشه برداشت چندگانه ای ازش داشت...چون علاوه بر اینکه "فرشته " نام شخصیت اصلی داستانه ،موضوعیت کتاب هم به گونه ایه که میشه معنایی ماورایِ دید ظاهری، از عنوان به دست آورد...
این کتاب ی رمان زنانه است؛ که درلابه لای گفته های نویسنده ، تعداد زیادی از خاطرات کوتاه و مستندِ زنان و دختران این مرز و بوم رو هم درخودش جای داده...
خاطراتی که مربوط به دوران جنگ و وقایع زندگی زنان اون دورانه...
خاطرات بانوانی که در مقام همسر یک شهید هستن و از دوران زندگیشون با این شهدا صحبت کردن...و یا اینکه خودشون در موارد مختلف و متفاوتی رقم زننده ی خاطرات نوشته شده دراین کتاب به حساب میان...
کتاب در بخش های مختلفش درنظر داره تا خواننده رو به یک مقایسه دعوت بکنه...قیاسی بین محوریت مادیات و ظواهر در زندگی یک زن وتعالی روحیِ یک بانو درمقامی بسیار بالاتر...
شخصیت اصلی داستان که "فرشته " نام داره در ابتدا سعی میکنه با یک دید فمینیستی، از ازدواج یا نوع نگاهی که خودش به این مقوله داره فاصله بگیره...اما درادامه ی داستان در برخورد با دوستان و اطرافیانی که باهاشون ارتباط برقرار میکنه یاد میگیره که کج راهه های ذهنی خودش و به سمت و سوی حقیقت محضی که میتونه گره گشای دیدِ درست اون از زندگی باشه هدایت کنه...
نمیگم کتابِ صد در صد کامل و بی نقصیه اما نقاط قوت زیادی هم داره که همین موضوع تونست منو تا انتها با کتاب همراه کنه ...
اگر مایل هستین ی رمان تاثیر گذار و مستند بخونین حتما این کتاب و در برنامه ی مطالعتون قرار بدین ...
سلام
لیست کتابام ارسال شد
سلام .بله دیدمشون خیییییلی لطف کردین ممنون
سلام عزیز دلم عیدت مبارک و پر از شادی و تمام ارزو های قشنگت برسی ان شا الله
سلام به روی ماهت آدمیای عزیزم...
ممنووووووووووووووووووووووووووون ان شاء الله برای توام همین طورباشه دوست خوبم
سلام زهرا جون به وبلاگ جدیدم هم سر بزن
خوشحال میشم بقیه دوستانم افتخار بدن
ولی تازه تاسیسه
سلام گلم...عیدت مبارک باشه ان شاءالله...
چشم حتما میام:)
به بلاگ اسکای خوش اومدی:)
سلام
آره یکی هم قبلش نوشته بودم
الان دوباره می نویسم
از زمان بچگیم به کتاب علاقه داشتم. من که بچه بودم برادر خواهرام مدرسه می رفتن و مجبورن سرشون تو کتاب بود خوب منم به کتاب تمایل پیدا کردم. داداشم و خواهرم برام کتاب می گرفتن یا یخورده که بزرگترشده بودم مثلا 6 سالم بود بهم پول می دادن برم کتاب بخرم
متاسفانه تا این 4 5 سال پیش دنبال بازی کامپیوتری بودم و زیاد به فکر کتاب نبودم. ولی 4 5 ساله که مسئول کتابخونه مسجد شدم دوباره بیشتر میرم سراغ کتاب. ضمن اینکه بوکی هم بی تاثیر نبوده. همین که می تونستم در مورد کتاب ها با بقیه صحبت کنم بیشتر انگیزه بهم میداد
البته اینو بگما تو کتابخونه اصلا کتاب نمی خونم. چون اصلا وقت نمی کنم.
سلام
چقد جالب...واقعا شرایط اطراف و خانواده و این حرفا خیلی تاثیر گذاره...
4 ،5 سال که خیلی خوبه...
منم به خاطر آشنایی با بوکی بیشتر تمایل پیداکردم به خوندن...قبلش فقط رمان میخوندم
اما خب الان خیلی بهتر شدم
راستی اینم هست. من صحبت با دیگران رو خیلی دوست دارم. البته بیشتر دوست دارم شنونده باشم تااینکه منم صحبت کنم. خب کتاب خوندن هم دقیقا همین خواسته منه دیگه
چه جالب...خب آره قبول دارم کتاب خوندنم ی جورشنونده بودنه افکار و عقاید نویسنده ی اونه..
.
آقای پازوکی فک کنم این نظرو که گذاشتین قبلشم دوباره نظر گذاشتین چون نوشتین "راستی اینم هست" ولی برا من همین ی دونه ثبت شده...
سلام
پارسال وقت بیشتری داشتم و بیشتر کتاب می خوندم. امسال هم می خونم ولی خیلی کمتره
اگه بدونید مادرم چقدر از دستم عصبانیه. همه کتابام رو زمین ولو هست.فکر کنم حدود 130 تا کتاب روی زمین روی هم تلنبار شدن :)
می خوام برم چندتا قفسه بخرم و کتابخونه درست کنم. عکسش رو حتما تو وبلاگم میذارم.
سلام.
)
شما واقعا کتابخوانه حرفه ای هستین:)
آخه من از هر حوزه ای میپرسم شما میگی من کتاب خوندم...
بنده خدا مادرتونم حق دارن...خب بالاخره باید ی سرو سامونی به کتاباتون بدین...
به امید خدا ...فکر خیلی خوبیه
آقای پازوکی این علاقه به کتاب براتون چجوری به وجود اومده که حاضرین این همه کتاب و بخونین؟؟چه انگیزه ای باعث میشه این همه وقت بذارین و بعضا پول خرج کنین ؟؟
(الان حسه این خبرنگارا رو دارم من
سلامی دوباره
الان آرشیو نظراتمو نگاه کردم این چندتا عنوان خوب به چشم خورد
«هفت روز آخر» نوشته محمدرضا بایرامی
«رقصی چنین میانه میدانم آرزوست» نوشته مصطفی چمران
«آینه دروغ می گوید» نوشته فاطمه حاجی بنده (واقعا کتاب جالبیه حتما حتمابخونیدش)
«درد» نوشته صادق کرمیار
«ملاقات در شب آفتابی» و «ظهور» نوشته علی موذنی
اینا چندتا از کتابای خوب در مورد دفاع مقدس هست که خوندم. به غیر از کتاب دکتر چمران بقیه شون رمان و داستان هستن.
البته کتاب های احمد دهقان و من زنده ام هم بودن که تو نظر قبلی گفته بودم
یه سری کتاب هایی هم هست به نام «فصه فرماندهان» که هر جلدش مربوط به یکی از شهدا میشه. مثل بابایی و چمران و بروجردی و همت و باکری و جهان آرا و ... . ناشرش هم سوره مهر هست. کتابای کم حجم و جالبی هستن. این سری رو هم پیشنهاد می کنم بخونید. حداقل چندتا از شهیدای معروفش رو بخونید
سلام
واقعا ممنونم ازتون که وقت میذارین و نگاه میکنین.
از این کتابایی که گفتین بیشتر دوس دارم همون رمانا رو بخونم...
ولی امیدوارم اون یکی کتابارو هم تو فرصتای بعدی مطالعه کنم...
ماشاءالله ی عالمه کتاب معرفی می کنید آدم میمونه کدوم و بخونه:)
سلام
نه این کتابی که گفتین رو نخوندم
در مورد ادبیات دفاع مقدس خوب کتاب های کم حجم تری نسبت به دا هست. کتاب من زنده ام رو برای مسابقه خوندم واقعا زیبا بود ولی اون دوتای دیگه که گفتین رو نخوندم.
برای دفاع مقدس می تونین «دشت بان» نوشته احمد دهقان یا «بچه های کارون» همین نویسنده رو بخونید.
اگه این وبلاگ بوستان دانشمندانم خراب نشده بود الان چندتا کتاب دفاع مقدس خوب پیشنهاد می کردم. فعلا این دوتا تو ذهنم مونده
راستی تو بوکی هم گفتم همزمان با بوستان دانشمندان که آپ می کنم اون رو هم آپ کنم. الان سه چهارتا کتاب رو اوردم رو صفحه چون برای قدیم بود و تو قفسه کتابام موجود بودن
سلام.
دستتون درد نکنه برای پیشنهادای خوبتون بازم:)
باورم نمیشه این همه کتاب از همه حوزه ای مطالعه داشتین...
من اگه بتونم چنتاش و بخونم خیلی هنر کردم واقعا
آفرین به این پشتکار
شرمنده نبودم دیگه بوکی که نظرات روی صفحه رو ببینم ...
سلام
پس این کتاب روهم به لیست کتابام اضافه می کنم
سلام
آره واقعا کتاب خوبیه من که دوسش داشتم.
ی کتابم دوستم بهم معرفی کرد اونم رمانه گفت تقریبا توی همین مایه هاست "مهرو مهتاب" اسمشه...نویسنده شم "تکین حمزه لو" قبلا فکر میکنم یکمشو خونده باشم ولی چیزی ازش یادم نیست...شماخوندین این کتاب و؟؟
راستش دارم به ادبیات دفاع مقدس ی کم علاقه مندمیشم:))
ولی هنوزم کشش اینو ندارم که برم سمت من زنده ام...یا پایی که جا ماند...یا دا...
سلام
معرفی خوب و جالبی بود
فکر کنم من نباید سراغ این کتاب برم چون گفتین یه رمان زنانه است
سلام.
ممنونم از شما.
نه اصلا اینطور نیست که فک کنین مخصوص خانم ها نوشته شده.
چون شخصیت های اصلیش خانم هستن بیشتر با احساسات خانم ها و دغدغه هاشون سرو کار داره.
اما نمیشه قشر خاصی و برای خواننده هاش درنظر گرفت.کما اینکه قصه های خانم ها درکنار آقایون داستان و شهدایی که جنسشون مرد بوده معنای اصلیشو پیداکرده.