اَنــــــــــــــــــارکـــــــــــــــ
اَنــــــــــــــــــارکـــــــــــــــ

اَنــــــــــــــــــارکـــــــــــــــ

و خدایی که دل آشوبیم را به دل آرامی بدل میکند....



از دنیا سهمی نمیخواهم...


جز حوضچه ای خیالی ...


که ماهی هایش ، همیشه جست و خیز کنند...


از دنیا چیزی نمیخواهم...


جز هوهوی بادی...


که می وزد به زندگی...



شعرهای من

>>>>>>>>>>>



 نمیدونم چرا همش یاد ماه رمضونای سالای پیش می افتم

انگار همش دوس دارم برگردم به عقب...برعکس همیشه ...

ی چیزی و گم کردم ...

همه چیز امسال بهتر از  سالهای قبله...

جز همون گمشده ی ذهن  و روانِ من...

پیداش میکنم...

زهرا نیستم اگه بذارم حالم همینی که هست باقی بمونه...


به قول این عکسه:


نتیجه تصویری برای عکس قابل تامل


نظرات 10 + ارسال نظر
امین شنبه 13 تیر 1394 ساعت 16:46 http://knowledgeforall.persianblog.ir/

سلام
شما هم که آپ نمی کنید؟
به وب منم که نمیایید

سلام...

آره دیر آپ میکنم...چون چیز خاصی تو ذهنم نیست...

وا من که همیشه میام

ولی چشم الان سرمیزنم...

حسینی جمعه 12 تیر 1394 ساعت 10:25 http://ghatrehedanesh.mihanblog.com

سلام
قسمت اول واقعا زیبا بود
قسمت دوم
در واقع به نظرم اون احساس خوبی که انسان در گذشته تجربش کرده مخصوصا دوره ی کودکی خیلی قشنگ تر به نظر میاد و معمولا در ذهن باقی میمونه حتی اگه شما از یه انسان مسن هم بپرسید قطعا میتونه براتون راحت چندین ساعت از خاطرات گذشتش مخصوصا کودکیش بگه اونم وجب به وجب که هر کی گوش میده حس میکنه همه خاطرات خوبش واسه اون موقس
به نظرم خیلی خوبه که وقتی به نوستالژی های گذشته فکر میکنیم احساس خوبی داشته باشیم نه اینکه بخوایم حسرتشونو بخوریم چند سال دیگه همینام میشه گذشته و با دید دیگه ای چه بسا خیلی بهتر از حال ازش یاد میکنید :)

سلام لطف دارین برای قسمت اول ممنون:)


و برای قسمت دومم باهاتون موافقم ...اما...من این حس و نسبت به سال قبل و یا چند سال قبلترش دارم...حالاکودکی نه...اما یکی دو سال یا سه سال قبل..واقعا حالم بهتر بود.......
من میخوام برگردم:((((

...حسرتی وجود نداره... در واقع دوس دارم دوباره اون حال خوب تکرار بشه:)

ممنون که تشریف آوردین:)

رضا نعمتی کرفکوهی چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 14:57 http://khleloon.blogsky.com/

سلام
(زهرا نیستم اگه بذارم حالم همینی که هست باقی بمونه..)
زهرا که نمیشی مدیون خودت هم میشی ، چرا که انسان موجودی ست در آن "شدن" .

گذشته در ذهن همه ی ماها عزیز است به دلیل اینگه دیگه برنمیگرده !
اگر در همون ماه رمضون گذشته زندگی میکردی ، باز در حسرت ماه رمضونهای قبل ترش بودی مگه نه؟!

آنچه باعث میگردد از زمان خود لذت ببریم. بدون توجه به آن با " امید به آینده " زیستن است!.
هرچند احساس کنیم آینده ی زیبایی هم نداشته باشیم.
و.لی همین امید خود عامل انگیزه و لذت بردن از حالمان است.
پس به امید بهارو رنگ سبزش ، به رویش بیاندیش که همیشه برای روئیدن راهی باز میشود ونه که از قبل باز بوده. راه باز میشود اگر دانه ای را امید رویش در سر باشد.

نعمتی کرفکوهی اهل فومن گیلان برایتان آرزی شادکامی دارد.

سلام.
حرفتو نو قبول دارم.
اما من جزو آدمایی هستم که باید به خودم تلنگر بزنم...اینجوری شتابم بیشتر میشه:)
ممنون بابت آرزوی خوبتون:)

امین چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 13:28 http://knowledgeforall.persianblog.ir/

سلام
کتاب جهانگرد از کتاب های داخل سایت فقط میشه استفاده کرد. یعنی کتابی که اسمش داخل سایت کتابخونی باشه. شمااگه مثل من کتاب اضافه ای دارید می تونید جهانگردش کنید. اسمش رو تو قسمت مربوط جهانگرد می زنید و یه برچسب میده که روش یه شماره است. تو این برچسب توضیح داده که هدف خوندن کتاب توسط افراد مختلف هست. مثلا من این کتاب ها رو به دوستم یا یه کسی هدیه میدم که بخونه. اون فرد وقتی کتاب رو خوند میده نفر بعدی و اونم میده یکی دیگه و این چرخه همینجور ادامه پیدا می کنه. سایت کتابخوانی برای اینکه بفهمیم یک کتاب به دست چه کسایی رسیده و چند نفر خوندنش و کجاها رفته یه کد شناسایی به کتابا میده که هرکسی که کتاب به دستش رسید باید اونو ثبت کنه. اینجوری میشه فهمید که این کتاب کجاها رفته و چه کسایی خوندنش.
از کجا معلوم شاید چند ماه دیگه یکی از این کتاب ها به دست شما رسید.
طرح و ایده جالبی هست. باعث میشه که کتاب از راکد بودن در بیاد و افراد مختلفی اون رو مطالعه کنن
توضیح بیشتر رو خود سایت زده

سلام...
پس اینطور ...
خوبه آره واقعا...به قول شما از راکد بودن درمیاد...
ممنون که توضیح دادین:)

امین چهارشنبه 10 تیر 1394 ساعت 00:15 http://knowledgeforall.persianblog.ir/

سلام
اینجور که من فهمیدم مسابقه بعدی درباره غدیر هست و کتابای اون رو میفرستن بیاد. و اینکه هر کد پستی یه کتاب بیشتر نمیفرستن. یعنی اگه شما خودت یه کتاب انتخاب کنی همون براتون میاد. دیگه هیچ عضو خانواده ای از شما نمی تونه کتاب انتخاب کنه مگر اینکه آدرس و کدپستی فرق داشته باشه.

باید منتظر باشم مسابقه بعدی شروع بشه تا برای مسابقه بعدیش بتونم کتاب انتخاب کنم

متاسفانه افراد دور و برم زیاد اهل اینجور کتابا نیستن. یا کلا کتاب خون نیستن اونایی هم که کتاب می خونن از این رمان های عشقولانه می خونن که من خوشم نمیاد. اینه که یه چیزی انتخاب کردم که خودم نخوندم.

راستی دوتاکتاب آشتی با امام عصر داشتم که کتاب جهانگردشون کردم. از کتاب جهانگرد اطلاع داری تو سایت کتابخونی زده؟

سلام مجدد:)
پس اینطوریه...به امید خدا واسه مسابقه ی غدیر یکی دیگه انتخاب میکنین.
خیلیا همین طورن از اطرافیانه منم.

نه من نمیدونم جهانگرد چجوریاست یعنی راستش قشنگ نفهمیدم تو سایتش چی گفته راجبش...

امین سه‌شنبه 9 تیر 1394 ساعت 11:41 http://knowledgeforall.persianblog.ir/

سلام
ان شاء الله
نه کتاب مهربان تر از یوسف رو هم جواب دادم اون گزینه ارسال کتاب اومد ولی نوشته شده بود که به کدپستیم کتاب ارسال شده و فعلا نمی تونم کتاب انتخاب کنم
نه این کتاب رو چون نخونده بودم انتخاب کردم. کتابی رو که خوندمو می خوام چیکار؟

سلام.

پس فقط برای ی دونه کتاب میشه درخواست ارسال بدیم.

گفتم شاید از کتاب راضی بودین دوس داشتین بگیرینش مثلا هدیه بدین به کس دیگه ای.

امین یکشنبه 7 تیر 1394 ساعت 15:22 http://knowledgeforall.persianblog.ir/

سلام
اتفاقا منم دنبال اسم شما می گشتم تو برنده ها. نه اسم شما بود نه اسم من. ولی این کتاب آیین زندگی رو که شرکت کردم برام لیست کتابا اومد که یکیشون روانتخاب کنم تا برام بفرستن. منم کتاب در جستجوی جانشین پیامبر رو انتخاب کردم.

بله خوب همینطوره. شما نگاه کنید به حضرت علی که هیچ کسی رو نداشتن می رفتن با چاه درد و دل می کردن.
ان شاء الله. اللهم عجل لولیک الفرج

داشتم به این فکر می کردم که شما شعر هاتون رو به غیر از اینجا جای دیگه ای هم نوشتین یا نه؟ مثلا تو دفتر برای خودتون هم نوشتین یا همشون با وبلاگ پر؟

ان شاءالله نیمه ی شعبان و میبریم:))

چه جالب، یعنی فقط برای همین آیین زندگی کتاب میفرستن؟
در جستجوی جانشین پیامبر و خوندین خودتون؟؟نویسنده ش کیه؟؟

آره واقعا همینه...

آره نوشتم ی دفتر شعر دارم که شعرام و توش مینویسم خوشبختانه...وگرنه اگه فقط توی وبلاگ بود خیلی ناراحت میشدم...

امین شنبه 6 تیر 1394 ساعت 23:12 http://knowledgeforall.persianblog.ir/

سلام
بله عادت به تنهایی اصلا عادت خوبی نیست
دیروز داشتم کتاب آیین زندگی رو برای مسابقه کتابخوانی می خوندم. یکی از این سوالا این بود که غریب از نظر امام کیست؟ جوابش کسی هست که دوست و همدم نداره. شما این سخن رو بزار کنار سفارش هایی که در رابطه با صله رحم اومده.

ای بابا. من و شما شانس نداشتیم.

یه پست دیگه هم گذاشتم اگه تشریف بیارید خوشحال میشم

سلام :)

من مسابقه ی بهار هیییییییچی نبردم:(((((((

خیلی امیدوار بودم ببرم:))))

...فعلا مسابقات و گذاشتم کنار تا بعدماه رمضون ان شاءالله مسابقه های نیمه ی شعبان و تکمیل کنم:)



اما راجبه اون سخنی که راجبه اماممون گفتین...ی جا ی مطلبی خوندم با همین موضوع و محوریت همین بحث که فکرش و بکنین امام ما که باید همه دور و برشون باشن و از وجودشون بهره ببرن چقدر تنهان...درسته امام ما انسان کامل هستن و بهترین همدمشون خداست اما امام ما هم باید اطرافیانی داشته باشن که باهاشون صحبت کنن و دور و برشون باشن و غیره...برای همین تنهایی و بی یار بودنِ امام ،غربتشون و مضاعف میکنه...

خدا کنه به حق این ماه عزیز خدای مهربون هرچه زودتر ظهور مولامون و برسونه ....



درمورد وبلاگم واقعا آدم خیلی تاسف میخوره واسه اون همه وقتی که گذاشته و الان هیچ مستندی ازش نیست...حیفه اون همه پستای خوب که داشتم...{ی ذره از خودم تعریف کنم کمبود تعریف نگیرم :)))) }


چشم میام حتما...

امین شنبه 6 تیر 1394 ساعت 15:39 http://knowledgeforall.persianblog.ir/

راستی یادم رفت بگم. بلاگفا بالاخره درست شد.
البته بعضی وبلاگا کلا پریده. مثل وبلاگ من برای خیلیا مثل همون قبل اومده.

جدی؟؟ ممنون که گفتین میرم سرمیزنم:)

**********

رفتم. رمز و کلمه ی عبور و زدم مینویسه وبلاگی با این مشخصات وجود نداره...

از دستم رفت:(

امین شنبه 6 تیر 1394 ساعت 15:38 http://knowledgeforall.persianblog.ir/

سلام
راستش رو بخوایین منم تو حس و حال ماه رمضون های قدیم هستم. یادش بخیر یه خانواده 8 نفره می شستیم پای سفره افطار...
الان چهار نفریم که میشینیم پای سفره. سال بعد میشیم سه نفر.
هیچ وقتِ دیگه اون هشت نفر نمیشیم. تعدادمون زیادتر میشه ولی هیچ وقت اون 8 نمیشه.

سلام طاعاتتون قبول :)

دنیا همینه واقعا...
کاش میتونستیم جلوش و بگیریم...

منم دور هم بودن و خیلی دوس دارم..خیلی وقتام برای دور بودن از دوستان و فامیل و غیره غصه میخورم...اما مشکل اینجاست که آدم بعد از ی مدتی به تنهاییم عادت میکنه...و گاهی وقتا فک میکنم که این عادته خوب نیست...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.