به نام خدای مهربونم.
سلام.نمیدونم کسی سرمیزنه بازم به خونه ی من یا نه.
هععععععععععععییییییییی......وقتی پست قبلیو می بینم دلم میسوزه.........این چی بود خودم و کشتم واسش.....دانشگاه خیلی سخته از من می شنوین نیاین....نرین...ننویسین....نخونین.....
خیییییییییییلیییی خستممممممم......امتحانا کمرم و شکسته.......ارشد میخواستم چیکار آخه....
آره واقعا وارونه شده حسمممممم.....کاش بشه به ی چشم بهم زدن تموم بشه راحت شمممم....
اوه چقد دلم پره همه ی پستم و با غر زدن پر کردم....
خداروشکر که باز م تونستم بیام سربزنم به اینجا.
بعدا نوشت: قالبم و زمستونی کردم چون عشق برفم ..... هنوز او ن برفی و که میخواستم تهران ندیدم....آخ خدا جون کی بشه ی دل سیر برف بازی کنم خودمو له کنم تو برفا....ان شاء الله